خیلی سخته
سلام
امروز بابایی برای چندمین بار گفت : دوباره تماس بگیر با کیلینیک برام نوبت بگیر . . .
آخه من چند بار نوبت بگیرم . چقدر خودمو امیدوار کنم.تحمل داشته باشم . آخرشم وقتی که نوبت دیدن نتیجه بشه . بابایی پشیمون بشه . خونه ی آرزوهام خراب بشه ...
خداجووووونم نمیدونم صلاحت چیه ولی بدون من به خاطر بهترین بنده ی تو دارم صبر میکنم جواب صبر منو بده شمردن این روزها برام خیلی سخت شده
گذشتن از زن بودن و زنانگی کردن ...
یعنی این انتظار پاسخی هم داره